با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Beatable

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شکست‌پذیر
- All teams are beatable.
- همه‌ی تیم‌ها شکست‌پذیر هستند.
- The champions were vulnerable and beatable in this match.
- قهرمانان در این مسابقه، آسیب‌پذیر و شکست‌پذیر بودند.
adjective
(رکورد یا امتیاز یا عملکرد) قابل بهبود، قابل شکست
- a solid but beatable time of 57.68 seconds
- یه تایم معرکه اما قابل بهبود ۶۸/۵۷ ثانیه
- Every record is beatable.
- هر رکوردی قابل شکست است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beatable

  1. adjective Susceptible to being defeated
    Synonyms: vanquishable, vincible

لغات هم‌خانواده beatable

ارجاع به لغت beatable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beatable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beatable

لغات نزدیک beatable

پیشنهاد بهبود معانی