امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bloodless

ˈblʌdləs ˈblʌdləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more bloodless
  • صفت عالی:

    most bloodless

معنی و نمونه‌جمله

adjective
بی‌خون، بدون خونریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a bloodless coup d'etat
- کودتای بدون خونریزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodless

  1. adjective unfeeling
    Synonyms:
    anesthetic cold coldhearted dull impassive indolent insensible insensitive languid lazy lifeless listless passionless slow sluggish spiritless torpid unemotional unkind
    Antonyms:
    caring feeling sensitive
  1. adjective pale
    Synonyms:
    anemic ashen cadaverous chalky colorless ghostly lifeless pallid pasty sallow sickly wan watery
    Antonyms:
    blushing flushed rosy ruddy sanguine

لغات هم‌خانواده bloodless

  • verb - transitive
    bleed

ارجاع به لغت bloodless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bloodless

لغات نزدیک bloodless

پیشنهاد بهبود معانی