با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Brooder

American: ˈbruːdər British: ˈbruːdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اندیشه‌کننده، روی تخم‌نشین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brooder

  1. noun Apparatus consisting of a box designed to maintain a constant temperature by the use of a thermostat; used for chicks or premature infants
    Synonyms: incubator, hencote, hennery, melancholiac

ارجاع به لغت brooder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brooder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brooder

لغات نزدیک brooder

پیشنهاد بهبود معانی