با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Charmer

ˈtʃɑːrmər ˈtʃɑːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
جذاب، دلربا، افسونگر، فریبنده
- Their baby is quite a charmer.
- بچه‌ی آن‌ها خیلی مامانی است.
- snake charmer
- مارگیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد charmer

  1. noun One that seduces
    Synonyms: allurer, enticer, inveigler, smoothie, beguiler, lurer, seducer, tempter, smoothy, euryale, medea, sweet-talker, parthenope, stheno, bewitcher

ارجاع به لغت charmer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charmer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/charmer

لغات نزدیک charmer

پیشنهاد بهبود معانی