با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Chief Constable

ˌtʃiːf ˈkɑːnstəbl ˌtʃiːf ˈkɑːnstəbl ˌtʃiːf ˈkʌnstəbl ˌtʃiːf ˈkʌnstəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سربازرس، پاسبان ارشد
- The chief constable is responsible for the direction and control of the force.
- پاسبان ارشد مسئول هدایت و کنترل نیرو است.
- The ultimate decision must be made by the chief constable himself.
- تصمیم نهایی باید توسط خود پاسبان ارشد گرفته شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chief constable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chief constable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chief-constable

لغات نزدیک chief constable

پیشنهاد بهبود معانی