با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Choosy

ˈtʃuːzi ˈtʃuːzi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more choosy
  • صفت عالی:

    most choosy

توضیحات

همچنین choosey نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار choosy رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
(در انتخاب) مشکل‌پسند، سخت‌پسند، دیرپسند
- She is so choosy that she has already turned down five suitors.
- او آن‌قدر مشکل‌پسند است که تاکنون پنج خواستگار را رد کرده است.
- choosey shoppers
- خریداران سخت‌پسند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد choosy

  1. adjective fussy, discriminating
    Synonyms: dainty, eclectic, exacting, fastidious, finical, finicky, nice, overparticular, particular, persnickety, picky, prissy, select, selective
    Antonyms: undemanding, unfastidious, unfussy

ارجاع به لغت choosy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «choosy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/choosy

لغات نزدیک choosy

پیشنهاد بهبود معانی