امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cleaning

ˈkliːnɪŋ ˈkliːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cleaned
  • شکل سوم:

    cleaned
  • سوم‌شخص مفرد:

    cleans

معنی

noun
لاروبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleaning

  1. noun cleansing
    Synonyms:
    purge purgation scrubbing scouring purification ablution sweeping brushing dusting antisepsis prophylaxis sterilization sanitation washing shampooing deodorizing disinfection catharsis tidying

لغات هم‌خانواده cleaning

ارجاع به لغت cleaning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleaning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cleaning

لغات نزدیک cleaning

پیشنهاد بهبود معانی