با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Collectivist

kəˈlektɪvɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
داشتن نظام سیاسی مبتنی بر اصل جمع‌گرایی، مرتبط با نظریه‌ی جمع‌گرایی
- collectivist cultures
- فرهنگ‌های جمع‌گرا
- collectivist ideology
- ایدئولوژی جمع‌گرا
noun countable
جمع‌گرا
- Bakunin called himself a collectivist.
- باکونین خودش را فردی جمع‌گرا خواند.
- the nation of collectivists
- ملتِ جمع‌گرایان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد collectivist

  1. noun A person who belongs to the political left
    Synonyms: leftist, left-winger
  2. adjective Subscribing to the socialistic doctrine of ownership by the people collectively
    Synonyms: collectivistic, collectivized, collectivised, state-controlled

لغات هم‌خانواده collectivist

ارجاع به لغت collectivist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collectivist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/collectivist

لغات نزدیک collectivist

پیشنهاد بهبود معانی