امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conductivity

ˌkɑːnˌdəkˈtɪvəti ˌkɒndʌkˈtɪvɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
ضریب هدایت یا انتشار (حرارت و الکتریسیته و غیره)، قابلیت هدایت، رسانایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conductivity

  1. noun The transmission of heat or electricity or sound
    Synonyms:
    conduction

ارجاع به لغت conductivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conductivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conductivity

لغات نزدیک conductivity

پیشنهاد بهبود معانی