امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Confiding

kənˈfaɪdɪŋ kənˈfaɪdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    confided
  • شکل سوم:

    confided
  • سوم‌شخص مفرد:

    confides

معنی

adjective
زود‌باور، کسی که به دیگری زود اعتماد کند، رازگو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confiding

  1. verb Confer a trust upon
    Synonyms:
    trusting entrusting relegating committing consigning telling giving intimating charging confessing intrusting believing commending admitting
    Antonyms:
    concealing secreting suppressing hiding
  1. verb Entrust
    Synonyms:
    whispering divulging disclosing breathing
    Antonyms:
    keeping

ارجاع به لغت confiding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confiding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confiding

لغات نزدیک confiding

پیشنهاد بهبود معانی