امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Constancy

ˈkɑːnstnsi ˈkɒnstənsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    constancies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
تداوم، ثبات، پایداری، استمرار، پابرجایی، بلاتغییر بودن، پایایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Peyman's constancy of will allowed him to overcome numerous obstacles.
- استواری اراده‌ی پیمان به او اجازه داد تا بر موانع متعددی غلبه کند.
- The artist's constancy in practice led to remarkable improvements.
- استمرار عمل هنرمند به پیشرفت‌های قابل‌توجهی منجر شد.
- The constancy of seasons influences agricultural practices worldwide.
- پایداری فصول بر شیوه‌های کشاورزی در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد.
noun
وفاداری، پایمردی، ثبات‌قدم
- Her constancy in friendship never wavered, even in tough times!
- پایمردی او در رفاقت هرگز متزلزل نشد، حتی در شرایط سخت!
- The dog's constancy made him a beloved companion.
- وفاداری سگ او را به همدم محبوبی تبدیل کرده بود.
- He really valued the constancy of his partner throughout all the years.
- او برای پایداری شریک زندگی خود در طی تمام این سال‌ها ارزش بسیاری قائل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constancy

  1. noun fixedness; the quality of staying the same, not getting less or more
    Synonyms:
    abidingness adherence allegiance ardor attachment certainty decision dependability determination devotedness devotion doggedness eagerness earnestness endurance faith fealty fidelity firmness honesty honor integrity love loyalty permanence perseverance principle regularity resolution stability staunchness steadfastness steadiness surety tenacity trustiness trustworthiness truthfulness unchangeableness unfailingness uniformity zeal
    Antonyms:
    change changeableness fluctuation inconstancy instability irregularity unsteadiness
  1. noun loyalty

لغات هم‌خانواده constancy

ارجاع به لغت constancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/constancy

لغات نزدیک constancy

پیشنهاد بهبود معانی