امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Continuation

kənˌtɪnjuˈeɪʃn kənˌtɪnjuˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ادامه، تمدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
ادامه، مداومت، تعقیب، تمدید
- They asked for a continuation of the negotiations.
- آن‌ها درخواست ادامه‌ی مذاکرات کردند.
- the continuation of the boxing match after a short pause
- از سرگیری مشت‌بازی پس از مکث کوتاه
- This new road is a continuation of the old highway.
- این راه جدید دنباله‌ی بزرگراه قدیمی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد continuation

  1. noun addition; maintenance
    Synonyms:
    assiduity augmenting continuance continuing continuity duration endurance enduring extension furtherance going on increase increasing line maintaining perpetuating perpetuation persisting postscript preservation preserving producing production prolongation prolonging propagation protracting protraction sequel succession supplement sustaining sustenance tenacity
    Antonyms:
    cessation end finish halt stop termination

لغات هم‌خانواده continuation

ارجاع به لغت continuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «continuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/continuation

لغات نزدیک continuation

پیشنهاد بهبود معانی