امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contrived

kənˈtraɪvd kənˈtraɪvd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    contrives
  • وجه وصفی حال:

    contriving

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ساختگی، وانمود شده، تصنعی، مصنوعی، تمهید شد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a contrived smile
- لبخند مصنوعی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contrived

  1. adjective overly planned
    Synonyms:
    affected artificial elaborate fake false forced labored manipulated overdone phony recherché strained unnatural unspontaneous

ارجاع به لغت contrived

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contrived» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contrived

لغات نزدیک contrived

پیشنهاد بهبود معانی