گذشتهی ساده:
correctedشکل سوم:
correctedسومشخص مفرد:
correctsوجه وصفی حال:
correctingصفت تفضیلی:
more correctصفت عالی:
most correctتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حق داشتن، درست گفتن یا اندیشیدن، بیلغزش بودن
لاک غلطگیر (مایع سفیدی که روی غلطهای نوشتاری میمالند تا محو شوند)
اگر اشتباه میکنم اصلاحم کنید، اگر اشتباه نکنم
(گفتهی) خود را اصلاح کردن، حرف خود را تغییر دادن
(پول خرد) درست، نه کم نه زیاد
حق با شماست، اشتباه از من بود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «correct» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/correct