با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Corrugate

ˈkɔːrəˌɡet ˈkɒrəɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    corrugated
  • شکل سوم:

    corrugated
  • سوم شخص مفرد:

    corrugates
  • وجه وصفی حال:

    corrugating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
چین دادن، موج‌دار کردن یا شدن، شیاردار کردن یا شدن، راه‌راه کردن
- The machine quickly corrugated the metal sheet.
- دستگاه به‌سرعت ورق فلز را شیاردار کرد.
- The wind and rain worked together to corrugate the thin fabric.
- باد و باران دست به دست هم دادند تا پارچه‌ی نازک را موج‌دار کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت corrugate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corrugate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corrugate

لغات نزدیک corrugate

پیشنهاد بهبود معانی