Criminalize
ˈkrɪmənlaɪz
ˈkrɪmənl-aɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
گذشته‌ی ساده:
criminalized -
شکل سوم:
criminalized -
سوم‌شخص مفرد:
criminalizes -
وجه وصفی حال:
criminalizing
معنی و نمونه‌جمله
verb - transitive
جرم شناختن، تبدیل به جرم (یا مجرم) کردن، مستوجب کیفر شناختن، کیفری کردن، مثل مجرم رفتار کردن با
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- آنان مصرف ماری‌جوانا را غیرقانونی (اعلام) کردند.
مترادف و متضاد criminalize
-
verb Declare illegal; outlawSynonyms:criminalise outlaw illegalize illegaliseAntonyms:decriminalize
لغات هم‌خانواده criminalize
-
nouncrime, criminal, criminologist, criminology
-
adjectivecriminal, incriminating
-
verb - transitiveincriminate, criminalize
-
adverbcriminally
ارجاع به لغت criminalize
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «criminalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/criminalize
لغات نزدیک criminalize
- - criminal prosecution
- - criminality
- - criminalize
- - criminally
- - criminate