امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crocked

American: krɑːkt British: krɒkt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(آمریکا - عامیانه) سیاه مست، مست و خراب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
شکسته، آسیب دیده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crocked

  1. adjective Stupefied, excited, or muddled with alcoholic liquor
    Synonyms:
    besotted cockeyed loaded pixilated plastered sloshed smashed soused tight crapulent crapulous drunk drunken inebriate inebriated intoxicated sodden tipsy stewed blind bombed boozed boozy high lit blind-drunk looped blotto pickled potted fuddled pie-eyed stinking pissed stinko stoned zonked slopped soaked sozzled squiffy stiff wet

ارجاع به لغت crocked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crocked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crocked

لغات نزدیک crocked

پیشنهاد بهبود معانی