امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dawn

dɒːn dɔːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dawned
  • شکل سوم:

    dawned
  • سوم‌شخص مفرد:

    dawns
  • وجه وصفی حال:

    dawning
  • شکل جمع:

    dawns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive B2
فجر، سپیده دم، طلوع، آغاز، آغاز شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Aunt Turan gets up at dawn and says her Namaz (offers her prayers).
- عمه توران سپیده‌دم بلند می‌شود و نمازش را می‌خواند.
- the dawn of the space age
- سرآغاز عصر فضا
- When the day dawns, the sky grows light.
- هنگامی که روز می‌شود (فرا می‌رسد) آسمان روشن می‌گردد.
- It was dawning when they arrived.
- هنگامی که آن‌ها وارد شدند، سپیده‌دم داشت فرا می‌رسید.
- This is the dawning of the Age of Aquarius.
- این سرآغاز دوران دلو است.
- the dawning hopes of world peace
- امیدهای تابنده (طالع) صلح جهانی
- Suddenly it dawned on me that he might be lying.
- ناگهان شستم خبردار شد که ممکن است دروغ بگوید.
- Gradually the truth began to dawn on him.
- کم‌کم واقعیت برایش آشکار شد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dawn

  1. noun beginning of day
    Synonyms:
    aurora break of day bright cockcrow crack of dawn dawning daybreak daylight day peep early bright first blush first light light morn morning sunrise sunup wee hours
    Antonyms:
    dusk end evening eventide setting sundown sunset
  1. noun a beginning
    Synonyms:
    advent alpha birth commencement dawning emergence foundation genesis head inception onset opening origin outset outstart rise source start unfolding
    Antonyms:
    conclusion end ending finish
  1. verb start
    Synonyms:
    appear begin develop emerge glimmer initiate lighten loom open originate rise show itself unfold
    Antonyms:
    end finish set

Collocations

  • dawn chorus

    (ادبی) آواز پگاهی پرندگان، سحرخوانی پرندگان

ارجاع به لغت dawn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dawn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dawn

لغات نزدیک dawn

پیشنهاد بهبود معانی