امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dictation

dɪkˈteɪʃn dɪkˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dictations

معنی و نمونه‌جمله

noun
املا، دیکته، تلقین، تحمیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Persian dictation
- املای فارسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dictation

  1. noun account
    Synonyms:
    record correspondence notes shorthand stenography copy transcription

ارجاع به لغت dictation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dictation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dictation

لغات نزدیک dictation

پیشنهاد بهبود معانی