امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dismal

ˈdɪzml ˈdɪzml
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دلتنگ‌کننده، پریشان‌کننده، ملالت‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The dismal song of a bird that has lost her mate.
- نغمه‌ی غم‌افزای پرنده‌ای که جفت خود را از دست داده است.
- He had the dismal look of a defeated man.
- او قیافه افسرده‌ی آدمی شکست‌خورده را داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dismal

  1. adjective bleak, dreary, gloomy
    Synonyms:
    afflictive black boring cheerless cloudy dark depressed depressing desolate despondent dim dingy disagreeable discouraging disheartening dispiriting doleful dolorous dull forlorn frowning funereal ghastly gruesome hopeless horrible horrid inauspicious in the pits joyless lonesome lowering lugubrious melancholy miserable monotonous morbid murky oppressive overcast sad shadowy somber sorrowful tedious tenebrous troublesome unfortunate unhappy
    Antonyms:
    bright cheerful glad happy hopeful light pleasant

ارجاع به لغت dismal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dismal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dismal

لغات نزدیک dismal

پیشنهاد بهبود معانی