امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disqualification

ˌdɪˌskwɑːləfəˈkeɪʃn̩ dɪsˌkwɒlɪfɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سلب صلاحیت، بی‌صلاحیت، بدون صلاحیت قضایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disqualification

  1. noun disability; rejection for participation
    Synonyms:
    awkwardness clumsiness debarment disenablement disentitlement elimination exclusion incapacitation incapacity incompetence incompetency ineligibility ineptitude lack unfitness unproficiency
    Antonyms:
    ability aptitude capability

لغات هم‌خانواده disqualification

ارجاع به لغت disqualification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disqualification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disqualification

لغات نزدیک disqualification

پیشنهاد بهبود معانی