با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Driver

ˈdraɪvər ˈdraɪvə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    drivers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
راننده، شوفر
- The taxi driver took me to the airport.
- راننده‌ی تاکسی مرا به فرودگاه برد.
- a bus driver
- شوفر اتوبوس
noun countable
کامپیوتر درایور، گرداننده، راه‌انداز (نرم‌افزاری که دستورات سیستم‌عامل را برای سخت‌افزارها می‌کند)
- I downloaded the latest driver for my graphics card to improve the performance of my computer.
- آخرین درایور را برای کارت گرافیکم دانلود کردم تا عملکرد کامپیوترم را بهبود دهم.
- Make sure you have the latest driver updates for your computer hardware.
- مطمئن شوید که آخرین به‌روزرسانی درایور را برای سخت‌افزار رایانه‌ی خود دارید.
noun countable
ورزش چوب گلف (با سر چوبی)
- He practiced with his driver for hours before the tournament.
- او قبل‌از شروع مسابقات ساعت‌ها با چوب گلفش تمرین کرد.
- The driver has a large head, making it perfect for long-distance shots.
- چوب گلف سر بزرگی دارد که آن را برای پرتاب‌های از راه دور عالی می‌کند.
noun countable
محرک، پیش‌ران
- Innovation is often the key driver of progress in technology.
- نوآوری اغلب محرک کلیدی پیشرفت در فناوری است.
- A strong leader can be a powerful driver of change within an organization.
- یک رهبر قوی می‌تواند محرک قدرتمندی برای تغییر در یک سازمان باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد driver

  1. noun person who engineers vehicle
    Synonyms: autoist, automobilist, cabbie, chauffeur, coach person, hack, handler, jockey, leadfoot, motorist, operator, road hog, trainer, whip
    Antonyms: passenger

Collocations

Idioms

  • the driver's seat

    صندلی راننده، (مجازی) موقعیت ممتاز، مقام پرقدرت

لغات هم‌خانواده driver

ارجاع به لغت driver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «driver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/driver

لغات نزدیک driver

پیشنهاد بهبود معانی