با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Drown Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb C2
به گوش نرسیدن صدا به‌دلیل وجود صدای بلندتر از آن، (صدا) خفه‌کردن
- Don't let the noise of others' opinions drown out your own inner voice, heart and intuition.
- نگذارید سروصدای عقاید دیگران، صدای درونی، قلب و شهود شما را خفه کند.
- I immediately turned up the TV in an attempt to drown out my brother's tuba practice.
- بلافاصله تلویزیون را روشن کردم تا صدای تمرین ساز توبای برادرم به گوشم نرسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drown out

  1. verb silence
    Synonyms: muffle, hush

ارجاع به لغت drown out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drown out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drown-out

لغات نزدیک drown out

پیشنهاد بهبود معانی