با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Earthling

ˈɜrːθlɪŋ ˈɜːθlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
انسان، (ساکن کره‌ی زمین) زمین زی
- earthlings' confrontation with space creatures
- رودررویی زمینی‌ها با موجودات فضایی
noun
آدم مادی، دنیادوست، نفس‌گرای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد earthling

  1. noun human being
    Synonyms: earth dweller, humankind, man, person, tellurian, woman

لغات هم‌خانواده earthling

ارجاع به لغت earthling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earthling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/earthling

لغات نزدیک earthling

پیشنهاد بهبود معانی