امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Embayment

American: emˈbeɪmənt British: emˈbeɪmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حبس در خلیج قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد embayment

  1. noun An indentation of a shoreline larger than a cove but smaller than a gulf
    Synonyms:
    bay

ارجاع به لغت embayment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embayment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/embayment

لغات نزدیک embayment

پیشنهاد بهبود معانی