امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Extremely

ɪkˈstriːmli ɪkˈstriːmli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
به‌‌شدت، شدیداً، به‌‌افراط، خیلی، بی‌نهایت، بسیار، خیلی، بی‌اندازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The weather was extremely hot and humid.
- هوا به‌شدت گرم و شرجی بود.
- She was extremely happy when she received the promotion.
- وقتی ترفیع گرفت، بسیار خوشحال شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extremely

  1. adverb greatly, intensely
    Synonyms:
    acutely almighty awfully drastically exceedingly exceptionally excessively exorbitantly extraordinarily highly hugely immensely immoderately inordinately intensely markedly mortally notably over overly overmuch parlous plenty powerful prohibitively quite radically rarely remarkably severely strikingly surpassingly terribly terrifically to nth degree too too much totally ultra uncommonly unduly unusually utterly very violently vitally
    Antonyms:
    mildly moderately

لغات هم‌خانواده extremely

  • adverb
    extremely

ارجاع به لغت extremely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extremely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extremely

لغات نزدیک extremely

پیشنهاد بهبود معانی