امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Extremism

    ɪkˈstriːmɪzm ɪkˈstriːmɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    فزون‌گرایی، افراط‌کاری، عقیده افراطی، افراط‌گرایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - His political extremism is abhorrent to me.
    - من از افراط‌گرایی سیاسی او متنفرم.
    - the extremism of the left
    - افراط‌گرایی چپی‌ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد extremism

    1. noun
      Synonyms: insurgentism, insurrectionism, subversiveness

    لغات هم‌خانواده extremism

    ارجاع به لغت extremism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «extremism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extremism

    لغات نزدیک extremism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند