گذشتهی ساده:
firmedشکل سوم:
firmedسومشخص مفرد:
firmsوجه وصفی حال:
firmingشکل جمع:
firmsصفت تفضیلی:
firmerصفت عالی:
firmestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(با کسی) جدی بودن، (مثلاً بچه را) لوس نکردن
به اطلاعات خود اعتماد داشتن، در زمینهای وارد بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «firm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/firm