با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fuck Off

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fucked
  • شکل سوم:

    fucked
  • سوم شخص مفرد:

    fucks
  • وجه وصفی حال:

    fucking
  • شکل جمع:

    fucks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
عامیانه ناپسند گم شدن
- The persistent telemarketer kept calling, so I finally told him to fuck off and hung up.
- بازاریاب تلفنی سمج مدام زنگ می‌زد؛ دست آخر به او گفتم گم شود و تلفن را قطع کردم.
- The rude customer wouldn't stop complaining, so I finally told him to fuck off.
- مشتری گستاخ دائماً شکایت می‌کرد؛ آخر سر به او گفتم گم شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fuck off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fuck off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fuck-off

لغات نزدیک fuck off

پیشنهاد بهبود معانی