با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ham Radio

ˌhæm ˈreɪdioʊ ˌhæm ˈreɪdiəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
رادیوی آماتور، رادیو آماتوری
- My grandfather enjoys using his ham radio to communicate with other amateur radio operators around the world.
- پدربزرگم از اینکه با رادیوی آماتورش با دیگر اوپراتورهای رادیوی آماتور در سراسر دنیا ارتباط برقرار کند، لذت می‌برد.
- I bought a new ham radio antenna.
- یک آنتن رادیوی آماتور جدید خریدم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ham radio

  1. noun amateur radio
    Synonyms: Citizens Band

ارجاع به لغت ham radio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ham radio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ham-radio

لغات نزدیک ham radio

پیشنهاد بهبود معانی