با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Healthcare

ˈhɛlθ.kɛr ˈhɛlθ.kɛə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: health care

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
مراقبت سلامت، خدمات درمانی، مراقبت‌ درمانی
- Many people struggle to afford the rising costs of healthcare.
- بسیاری از مردم به سختی از عهده‌ی هزینه‌های فزاینده‌ی خدمات درمانی برمی‌آیند.
- The health care industry is constantly evolving and innovating to provide better services.
- صنعت مراقبت سلامت دائماً در حال رشد و نوآوری برای ارائه‌ی خدمات بهتر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد healthcare

  1. noun health management
    Synonyms: health maintenance, health protection, medical management, preventive medicine, wellness program

ارجاع به لغت healthcare

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «healthcare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/healthcare

لغات نزدیک healthcare

پیشنهاد بهبود معانی