با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Helminth

    ˈhelˌmɪnθ ˈhelˌmɪnθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (طب، جانورشناسی) کلمات پیشوندی است به معنی کرم
    noun
    جانورشناسی کرم، کرم روده
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد helminth

    1. noun Worm that is parasitic on the intestines of vertebrates especially roundworms and tapeworms and flukes
      Synonyms: parasitic worm

    ارجاع به لغت helminth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «helminth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helminth

    لغات نزدیک helminth

    پیشنهاد بهبود معانی