با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Helplessly

ˈhelpləsli ˈhelpləsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
از روی بیچارگی، از روی درماندگی، با بیچارگی، از روی ناتوانی
- Residents watched helplessly as water rushed into their homes.
- ساکنان با درماندگی نظاره‌گرِ سرازیر شدن آب به خانه‌های خود بودند.
- Workers watched helplessly as black smoke engulfed the building.
- کارگران با درماندگی نظاره‌گرِ دود سیاهی بودند که ساختمان را فرا گرفته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد helplessly

  1. adverb Without regard to desire or inclination
    Synonyms: involuntarily, perforce, impotently, willy-nilly, unable to help

لغات هم‌خانواده helplessly

ارجاع به لغت helplessly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helplessly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helplessly

لغات نزدیک helplessly

پیشنهاد بهبود معانی