با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ingenuity

ˌɪndʒəˈnjuːət̬i ˌɪndʒəˈnjuːəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
قوه ابتکار، نبوغ، هوش (اختراعی)، آمادگی برای اختراع، مهارت، استعداد، صفا
- the ingenuity of man in finding new solutions
- ابتکار بشر در یافتن راه‌حل‌های نوین
- Avicenna's ingenuity amazed everyone.
- باهوشی ابن‌سینا همه را انگشت به دهان کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingenuity

  1. noun cleverness
    Synonyms: ability, adroitness, astuteness, brains, brightness, brilliance, creativity, cunning, dexterity, flair, genius, gumption, intelligence, inventiveness, resourcefulness, shrewdness, skill, smartness, talent, wisdom, wit

ارجاع به لغت ingenuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingenuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingenuity

لغات نزدیک ingenuity

پیشنهاد بهبود معانی