با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ingenue

ˈændʒənuː ˈænʒeɪnjuː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: ingénue

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal
هنر ساده‌دل، اینجنس (دختر یا یک زن جوانی که به شدت بی‌گناه است و در فیلم یا نمایشنامه به‌عنوان شخصیت قراردادی حضور دارد)
- The ingénue captured the hearts of the audience with her charming and endearing performance.
- ساده‌دل با اجرای جذاب و دوست‌داشتنی‌اش قلب مخاطبان را تسخیر کرد.
- The young actress was excited to take on the role of the ingenue.
- این بازیگر جوان برای ایفای نقش در نقش اینجنس هیجان‌زده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingenue

  1. noun A guileless, unsophisticated person
    Synonyms: babe, child, innocent, naive

ارجاع به لغت ingenue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingenue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingenue

لغات نزدیک ingenue

پیشنهاد بهبود معانی