امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ingenious

ɪnˈdʒiːniəs ɪnˈdʒiːniəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خلاق، مبتکر، باهوش، ماهر (شخص)، ابتکاری (وسیله و غیره) مبتکرانه، خلاقانه، بدیع، ماهرانه، استادانه (عمل و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Another ingenious Englishman invented the weaving machine.
- یک مبتکر انگلیسی دیگر ماشین بافندگی را اختراع کرد.
- The engineer designed an ingenious device.
- این مهندس دستگاهی ابتکاری طراحی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingenious

  1. adjective clever; brilliant
    Synonyms: able, adroit, artistic, bright, canny, crafty, creative, cunning, deviceful, dexterous, gifted, imaginative, innovational, innovative, innovatory, intelligent, inventive, original, ready, resourceful, shrewd, skillful, sly, subtle
    Antonyms: awkward, dumb, ignorant, incompetent, inept, stupid

ارجاع به لغت ingenious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingenious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingenious

لغات نزدیک ingenious

پیشنهاد بهبود معانی