امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ostensibly

ɑːˈstensəbli ɒˈstensəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
ظاهراٌ، در ظاهر، به‌ ظاهر، از قرار معلوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She stayed behind at the office, ostensibly to work.
- او ظاهراٌ برای کار کردن در اداره ماند.
- A stranger came to the door, ostensibly to ask for directions.
- غریبه‌ای به جلوی در منزلمان آمد تا به‌ ظاهر آدرسی را بپرسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ostensibly

  1. adverb apparently
    Synonyms:
    at first blush evidently externally for all intents and purposes for show officially on the face on the surface outwardly professedly seemingly sensibly superficially supposedly to the eye
    Antonyms:
    improbably obscurely unlikely

ارجاع به لغت ostensibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ostensibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ostensibly

لغات نزدیک ostensibly

پیشنهاد بهبود معانی