با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Outweigh

aʊtˈweɪ aʊtˈweɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    outweighed
  • شکل سوم:

    outweighed
  • سوم شخص مفرد:

    outweighs
  • وجه وصفی حال:

    outweighing

معنی

verb - transitive C1
سنگین‌تر بودن از، مهمتر بودن از
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outweigh

  1. verb override, dominate
    Synonyms: atone for, balance, cancel out, compensate, counterbalance, counterpoise, countervail, eclipse, exceed, excel, make up for, offset, outbalance, outrival, outrun, overcome, overshadow, predominate, preponderate, prevail, set off, surpass, take precedence, tip the scales

لغات هم‌خانواده outweigh

ارجاع به لغت outweigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outweigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outweigh

لغات نزدیک outweigh

پیشنهاد بهبود معانی