Overkill
ˈoʊvərkɪl
ˈəʊvəkɪl
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
noun
(به‌ویژه بمب اتمی - قدرت تخریبی و قتاله معادل با چند برابر جمعیت مورد هدف) کشتار چند برابر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
noun
زیادهروی، فزونکاری، عمل افراطآمیز، استعمال بیش از حد
مترادف و متضاد overkill
-
nounSynonyms:destruction slaughter genocide excessive force needless slaughter excessive extermination surplus
لغات هم‌خانواده overkill
-
adjectivekiller
-
verb - transitivekill
ارجاع به لغت overkill
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «overkill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overkill