با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Overnight

ˌoʊvərˈnaɪt ˌəʊvəˈnaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    overnighted
  • شکل سوم:

    overnighted
  • سوم شخص مفرد:

    overnights
  • وجه وصفی حال:

    overnighting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb B1
در مدت شب، در مدت یک شب، شبانه
- I stayed with friends overnight.
- شب نزد دوستان ماندم.
- the train's overnight stop
- توقف شبانه‌ی قطار
- He was trying to tell the good story he had heard overnight.
- او سعی می‌کرد که داستان خوبی را که شب پیش شنیده بود، بازگو کند.
- ... Overnight (he) became the master of a hundred teachers!
- ... یک شبه مسئله‌گوی صد مدرس شد!
- an overnight guest
- مهمان شب‌خواب، مهمان شبانه
- an overnight bag
- کیف ویژه‌ی سفرهای کوتاه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overnight

  1. adjective Lasting, open, or operating through the whole night
    Synonyms: lasting one night, nightlong, during the night, all-night

لغات هم‌خانواده overnight

ارجاع به لغت overnight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overnight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overnight

لغات نزدیک overnight

پیشنهاد بهبود معانی