با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Perceptiveness

    pərˈseptɪvnəs pəˈseptɪvnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (توانایی درک چیزهایی که بسیاری از مردم متوجه آن‌ها نمی‌شوند) ادراک، تیزبینی، نکته‌بینی
    - extraordinary perceptiveness
    - تیزبینی استثنایی
    - psychological perceptiveness
    - ادراک روان‌شناختی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد perceptiveness

    1. noun Skill in perceiving, discriminating, or judging
      Synonyms: discernment, acumen, astuteness, clear-sightedness, discrimination, eye, keenness, nose, taste, penetration, percipience, percipiency, perspicacity, sagacity, sageness, shrewdness, wit, appreciation
    2. noun The quality of insight and sympathetic understanding
      Synonyms: insight, perceptivity
      Antonyms: unperceptiveness

    لغات هم‌خانواده perceptiveness

    ارجاع به لغت perceptiveness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perceptiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perceptiveness

    لغات نزدیک perceptiveness

    پیشنهاد بهبود معانی