امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Preceding

prɪˈsiːdɪŋ prɪˈsiːdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    preceded
  • شکل سوم:

    preceded
  • سوم‌شخص مفرد:

    precedes

معنی

adjective
(از نظر زمان یا مکان یا رتبه یا اهمیت) مقدم، دارای حق تقدم یا اولویت، پیشین، قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preceding

  1. adjective earlier, above
    Synonyms:
    above-mentioned above-named aforeknown aforementioned aforesaid ahead of antecedent anterior before erstwhile foregoing forerunning former forward front head heretofore introductory lead leading one time other past pioneer pioneering precedent precursive precursory preexistent prefatory preliminary preparatory prevenient previous prior supra
    Antonyms:
    after below following later

لغات هم‌خانواده preceding

  • adjective
    preceding

ارجاع به لغت preceding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preceding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preceding

لغات نزدیک preceding

پیشنهاد بهبود معانی