امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prediction

prɪˈdɪkʃn prɪˈdɪkʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    predictions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
پیش‌گویی، پیش‌بینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Her prediction was right.
- پیش‌گویی او درست درآمد.
- Earthquake prediction is an inexact science.
- پیش‌بینی زمین‌لرزه علمی غیردقیق است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prediction

  1. noun declaration made in advance
    Synonyms:
    of event anticipation augury cast conjecture crystal gazing divination dope forecast forecasting foresight foretelling fortune-telling guess horoscope hunch indicator omen palmistry presage prevision prognosis prognostication prophecy soothsaying surmising tip vaticination zodiac

لغات هم‌خانواده prediction

ارجاع به لغت prediction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prediction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prediction

لغات نزدیک prediction

پیشنهاد بهبود معانی