با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pulsative

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تپشی، ضربانی، لرزشی، نبضی، پکشی، زنشی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pulsative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulsative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulsative

لغات نزدیک pulsative

پیشنهاد بهبود معانی