با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pulsator

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
دستگاه لرزنده یا مرتعش (برای مثال برای ماساژدادن)، تپشگر، لرزانه
noun
ماشین شیر دوشی، شیر دوش
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pulsator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulsator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulsator

لغات نزدیک pulsator

پیشنهاد بهبود معانی