امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Result

rɪˈzʌlt rɪˈzʌlt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    resulted
  • شکل سوم:

    resulted
  • سوم‌شخص مفرد:

    results
  • وجه وصفی حال:

    resulting
  • شکل جمع:

    results

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
نتیجه، اثر، حاصل، پیامد، دستاورد، برآمد، نتیجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- This book is the result of my labor during the last six years.
- این کتاب نتیجه‌ی کار من در شش سال گذشته است.
- Her blindness is the result of an accident.
- نابینایی او در اثر یک حادثه است.
- the results of recent elections
- نتایج انتخابات اخیر
- We really need a result from this match.
- ما واقعاً نیاز داریم که در این مسابقه پیروز شویم.
verb - intransitive
نتیجه دادن، ناشی شدن، منتج شدن
- Their illness resulted from food poisoning.
- بیماری آن‌ها ناشی از مسمومیت غذایی بود.
- injuries resulting from a car accident
- صدمات حاصله از تصادف اتومبیل
- His mistakes resulted in dishonor for his family.
- لغزش‌های او برای خانواده‌اش آبروریزی به بار آورد.
- Their sacrifices resulted in victory.
- فداکاری‌های آن‌ها به پیروزی انجامید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد result

  1. noun effect brought about by something
    Synonyms:
    aftereffect aftermath arrangement backwash by-product close completion conclusion consequence consummation corollary creature crop decision denouement determination development emanation end ensual event eventuality execution finish fruit fruition harvest issue offshoot outcome outcropping outgrowth payoff proceeds product production reaction repercussion returns sequel sequence settlement termination upshot
    Antonyms:
    cause source
  1. verb happen, develop
    Synonyms:
    accrue appear arise attend become of be due to come about come forth come from come of come out conclude culminate derive effect emanate emerge end ensue eventualize eventuate finish flow follow fruit germinate grow issue occur originate pan out proceed produce rise spring stem terminate turn out wind up work out
    Antonyms:
    cause

Collocations

ارجاع به لغت result

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «result» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/result

لغات نزدیک result

پیشنهاد بهبود معانی