گذشتهی ساده:
rolledشکل سوم:
rolledسومشخص مفرد:
rollsوجه وصفی حال:
rollingشکل جمع:
rollsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(قیمت) پایین آوردن
عقبنشینی کردن
لغو کردن، فسخ کردن، باطل ساختن
گرد آمدن، ظاهر شدن
با تاخیر رسیدن
(محصول یا خدمات جدید را) معرفی کردن، رونمایی کردن، به بازار عرضه کردن، توزیع کردن، ارائه دادن
فشار دادن (برای مسطح کردن چیزی)
تن دادن، به اجبار موافقت کردن
اسکرول کردن
دوباره سرمایهگذاری کردن، تجدید قرارداد کردن
(وام یا اوراق قرضه) تمدید کردن
دوباره آمدن، مراجعت کردن، بازگشتن
لوله کردن، پیچیدن، جمع کردن، بالا زدن (آستین لباس و ...)
(دیر) رسیدن
جمع کردن، انباشتن، اندوختن
حاضر غایب کردن
یکی کردن، ادغام کردن
strike off (or from) the rolls
از عضویت اخراج کردن
(عامیانه) جماع
سرها بریده خواهد شد، خیلیها تنبیه خواهند شد
(بهویژه در تئاتر) بیاختیار خندیدن
(انگلیس - عامیانه) سیگار خود را پیچیدن، سیگار پیچیدنی کشیدن
بدو بیا!، بیا ببین!
(عامیانه) 1- (برای کاستن از شدت ضربه) در جهت ضربه خود را عقب کشیدن 2- در مقابل ناملایمات نرمش داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «roll» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roll