با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shakily

ˈʃeɪkli ˈʃeɪkli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور متزلزل، به‌طور لرزان، توأم با لرزش
- Jill rose shakily to her feet.
- جیل به‌طور لرزان از جایش بلند شد.
- The plane landed shakily at the airport.
- هواپیما با لرزش و به‌طور متزلزل در فرودگاه فرود آمد.
adverb
از روی ضعف، توأم با ضعف، به‌طور ضعیف
- The team began the game shakily.
- تیم بازی را با ضعف آغاز کرد.
- The movie starts shakily but gets better.
- فیلم به‌طور ضعیف شروع می‌شود اما رفته‌رفته بهتر می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده shakily

ارجاع به لغت shakily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shakily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shakily

لغات نزدیک shakily

پیشنهاد بهبود معانی