امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snowflake

ˈsnoʊfleɪk ˈsnəʊfleɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    snowflakes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
بلور برف، برف‌دانه، برف‌ریزه، دانه‌ی برف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Each snowflake is unique in its design.
- هر بلور برف طراحی منحصربه‌فرد خود را دارد.
- Snowflakes danced through the chilly winter air.
- دانه‌های برف در هوای سرد زمستان به رقص درآمده بودند.
- A delicate snowflake landed on his hoodie.
- برف‌دانه‌ی ظریفی روی هودی او فرود آمد.
noun countable informal
ناپسند فرد تی‌تیش‌مامانی، آدم سوسول، فرد نازک‌نارنجی (واژه‌ای توهین‌آمیز برای اشاره به فردی که زودرنج و حساس تلقی می‌شود)
- She can't handle criticism; she's such a snowflake.
- او تحمل انتقاد را ندارد و خیلی نازک‌نارنجی است.
- Sima called her a snowflake for getting upset over a simple joke.
- سیما او را تی‌تیش‌مامانی خطاب کرد، زیرا به‌خاطر شوخی‌ ساده‌ای ناراحت شده بود.
informal
انگلیسی آمریکایی ناپسند هم‌جنس‌باز (واژه‌ای توهین‌آمیز برای اشاره به افراد هم‌جنس‌گرا)
- His classmates teased him, referring to him as the school's resident snowflake.
- هم‌کلاسی‌هایش او را مسخره کرده و او را هم‌جنس‌باز خطاب می‌کردند.
- He felt frustrated being labeled a snowflake by his peers.
- او از اینکه توسط هم‌سالانش هم‌جنس‌باز خطاب می‌شد، احساس ناامیدی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snowflake

  1. noun a small piece of snow that falls from the sky. Snowflakes are sometimes represented as six-sided crystals on Christmas cards, decorations, etc
    Synonyms:
    snow-bunting flake snowbird Plectrophenax nivalis
  1. noun an insulting way of referring to someone who is considered by some people to be too easily upset and offended
  1. noun an insulting word for a gay person

ارجاع به لغت snowflake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snowflake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snowflake

لغات نزدیک snowflake

پیشنهاد بهبود معانی