با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Speckle

ˈspekl̩ ˈspekl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
نقطه، لکه کوچک، خال، رنگ، نوع، قسم، نقطه‌نقطه یا خال‌خال کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد speckle

  1. verb To mark with many small spots
    Synonyms: bespeckle, stipple, besprinkle, dapple, dot, fleck, freckle, mottle, pepper, speck, sprinkle
  2. noun A small contrasting part of something
    Synonyms: spot, dapple, patch, fleck, maculation

ارجاع به لغت speckle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «speckle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/speckle

لغات نزدیک speckle

پیشنهاد بهبود معانی